برای دستیابی به این مهم نیازمند نمادهای تأثیرگذار در سطح جامعه هستیم؛ نمادهایی که هنرمندانه و هوشمندانه یادآور این ارزشها باشند. این یادآوری میتواند در معماری، تبلیغات و مبلمان شهری، یا حتی در محیطهای تفریحی و مکانهای گردهمایی خانوادهها نمود پیدا کند. بخشی از این مسیر درونی است. فطرت انسان او را به سمت عفت سوق میدهد اما این کافی نیست. در بسیاری از خانوادهها یا محیطها، این تربیت درونی شکل نمیگیرد و افراد عامدانه یا غیرعامدانه از مسیر فاصله میگیرند. اینجاست که الزامات اجتماعی باید مسیر را روشن کند.ساختارهای صنفی و ارتباطی میان مردم و حاکمیت، ازجمله سازمانهای مردمنهاد، نقش مهمی در این فرآیند دارد. این ساختارها باید با حمایت و هدایت لازم، اطلاعات کلیدی را به جامعه منتقل کنند. از سوی دیگر، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی باید دادههای بهدستآمده را در قالب دیپلماسی عمومی ارائه کنند تا پلهای ارتباطی میان مردم و حاکمیت استحکام یابد. این پلها باید دائما ترمیم و بهروز شود تا وجاهت و کرامتشان حفظ شود. غفلت اجتماعی از بزرگترین آسیبهاست. در سنت دینی ما بارها به دوری از غفلت هشدار داده شده است. باید از ظرفیتهای یادآور استفاده کنیم تا این آسیب مهار شود. در گذشته، مراسمهای معنوی نه فقط برای مردم عادی بلکه حتی برای علمایی که در تزکیه نفس بسیار پیشرفته بودند نیز ضروری بود. این یادآوریها اثرات عمیقی بر جامعه داشتند و امروز نیز باید همان کیفیت و اثرگذاری گذشته را بازیابند.